یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
کد خبر: 271695
۱۱ دی ۱۳۹۰ - ۲۳:۳۳

نشست علمی- تخصصی بررسی فقهی- تاریخی مجازات رجم با حضور صاحب نظران حوزوی در قم برگزار شد.

به گزارش مرکز خبر حوزه، حجت الاسلام والمسلمین احمد عابدینی در نشست علمی بررسی فقهی- تاریخی مجازات رجم، که شنبه شب در موسسه فرهنگی فهیم قم برگزار شد، با ذکر این مطلب که مبنای اصولی احکام طهارت و صلاة و نظایر آن با احکام حدود متفاوت است، گفت: روایات در خصوص زنای محصنه بسیار است، ولی اگر نگاه دقیق و تخصصی به این روایات بیاندازیم به این نتیجه نمی رسیم که این روایات دلالت بر وجوب رجم کرده باشد.

وی افزود: در اکثر این روایات نقل شده است که از امام سوال شده است که کسی که چنین عملی انجام دهد چه می‌شود و امام فرموده است، رجم می‌شود؛ در اینجا دو نوع احتمال وجود دارد که اولین احتمال، آن که ممکن است امام با توجه به این که در بین مردم می‌زیسته اند با زبان عرفی مردم سخن گفته باشند که مفهوم، آن این می‌تواند باشد که اگر کسی چنین عملی انجام داد، حکومت وقت او را رجم می‌کند؛احتمال دوم این که بگوییم منظور امام این است که این رجم در مقام حکم الهی است و همچون شمشیر عدالتی که بالابرده می‌شود، ولی پایین نمی آید، به منظور ایجاد خوف از عاقبت عمل وضع شده باشد.

این محقق و پژوهشگر حوزوی ادامه داد: یکی از دلایلی که به عنوان این ادعا مطرح می‌کنیم که ائمه اطهار(ع) وجوب حکم را بیان نکرده اند این است که اولا در هیچ زمانی این حکم با تمام شرایط آن اعمال نشده است و دوم آن که به قدری موانع سخت در برابر احراز شرایط برای اجرای حکم رجم در اسلام وضع شده است که به طور کلی اجرای آن را در شرایط طبیعی، غیر ممکن کرده است.

وی اضافه کرد: وجوب حضور چهار شاهد عادل با شرط خاصی که اسلام برای مشاهده عمل برای صدور حکم رجم وضع کرده است، امکان احراز را به صفر رسانده است؛ در بحث اقرار به این عمل نیز احکامی وجود دارد که باز هم هیچ انسان عاقلی را با آن شرایط رجم نمی کنند؛ حتی اگر چهار بار اقرار نیز از سوی وی انجام شود. پس از خوردن اولین سنگ اگر این شخص فرار کرد دیگر کسی حق ندارد وی را تحت پیگرد قرار دهد؛ حتی اگر بعد از چهار اقرار، دوباره آن را انکار کرد، اقرارهای او از بین می‌رود؛ پس اسلام در این موضوع سعی کرده است روش تنبیه شرطی و تربیتی را در پیش بگیرد و به فرد توصیه به توبه و بازگشت می‌کند تا تلاش برای نابودی وی.

حجت الاسلام والمسلمین عابدینی در خصوص شرط علم قاضی برای صدور حکم رجم برای زانی محصنه، عنوان کرد: تعداد زیادی از فقها چنین حکم کرده اند که علم قاضی در حدود الهی حجت نیست، بلکه در مستند سازی حقوق الناس حجت است؛ آنچه از مشی بزرگان دین بر می‌آید این است که آنان در مورد گناهان جنسی به دنبال بینه شرعی بودند که بازهم ایجاد نمی شد و به همین خاطر این حدود را اجرا نمی کردند، بلکه اکثرا شیوه تربیت و متنبه کردن افراد را در پیش می‌گرفتند.

وی در پاسخ به این سوال که چرا این حکم در زمان پیامبر(ص) و امام علی(ع) اجرا شده است، خاطرنشان کرد: به طور کلی با تحقیقی که سال‌ها در این زمینه انجام داده ام، به این نتیجه رسیده ام که روایاتی که در این گونه موارد ذکر شده از لحاظ سندی ضعیف و از لحاظ دلالی اضعف است؛ در حالی که بیشتر روایات قوی از نظر سندی و دلالی برعکس این روایات است؛ مثل بسیاری از روایاتی که امام علی(ع) به عمر‌بن‌خطاب اجازه رجم و اجرای حدود را با براهین دقیق نمی دادند.

این استاد حوزه با بیان این که در خصوص پیامبر(ص) تنها یک مورد اجرای حکم رجم ذکر شده است که در این زمینه نیز برخی از مورخان و سند شناسان از وقوع این حادثه نیز اطمینان ندارند، تصریح کرد: در این ماجرا شخصی به معاذ بن مالک که بنا بر نقل‌های صورت گرفته، شخصی ساده لوح و مقام طلب بوده است به قصد این که در وصف وی آیه ای نازل شود، چنین ادعایی را در محضر پیامبر(ص) انجام می‌دهد و حضرت نیز چهار مرتبه روی خود را بر می‌گردانند و وی را به توبه نصیحت می‌کنند که وی نمی پذیرد و در آخر که به اجرای حکم دستور می‌دهند، وی را به جایی می‌برند و سنگسار می‌کنند. وقتی اولین سنگ‌ها به وی اصابت کرد، معاذ فرار کرد و زبیر با استخوان پای شتری وی را بر زمین می‌اندازد و بقیه مردم وی را می‌کشند؛ وقتی ماجرا را برای پیامبر(ص) تعریف می‌کنند، حضرت به شدت ناراحت می‌شوند و فرمودند «اگر علی(ع) با شما بود، گمراه نمی شدید» و سپس فرمان دادند که از بیت المال دیه این مرد به خانواده اش پرداخت شود.

این محقق و پژوهشگر حوزوی خاطرنشان ساخت: در بحث حدود از آنجایی که احتیاط و برائت در مقام همسان در کنار هم قرار می‌گیرند، هر دو عنصر موجب می‌شود تا حاکم از اجرای حدود تا حد توان جلوگیری کند، بر عکس مبانی اصولی مربوط به طهار و صلاة و... که احتیاط و برائت در مقام عکس در مقابل هم ظاهر می‌شوند؛ به طور کلی «رجم» در ادبیات قرآنی نیز معنای سنگسار نمی دهد، بلکه به آن معنی است که شخصی را با تندی از کنار خود دور کنیم که این معنا در مورد شیطان نیز به کار رفته است و خداوند به جای نابودی شیطان، او را رجم یا از درگاه خود رانده است.

حجت الاسلام عابدینی خاطرنشان کرد: اجرای حکم سنگسار در ادیان یهود و مسیحیت بود و اسلام نیز این رجم را پذیرفت تا اولا از سوی پیروان این ادیان متهم به انکار ادیان پیشین نشود و همچنین به گناهکاران و زانیان چراغ سبز نشان ندهد.

استاد فقه و علوم قرآنی حوزه علمیه اصفهان با بیان این مطلب که رجم و سنگسار زانی به شکلی که بعدها نیز مرسوم شده است، با دستور عمر‌بن‌خطاب صورت گرفته است که مورد انتقاد شدید امام علی(ع) نیز واقع شده بود، عنوان داشت: امیرالمومنین(ع) در خطبه شقشقیه با انتقاد از عمر به دلیل وجود جامعه خشن و اجرای احکام خشونت بار، سعی داشتند این مطلب را عنوان کنند که اسلام دین تربیت و رحمت است این خشونتی که از سوی عمر رایج شده است، دینی و خدایی نیست.

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha